به گزارش مجله خبری نگاردر نوشته پشت جلد کتاب آمده است: پسر پانزدهساله چطور میتواند مقاومت کند؟ جنگاوران یا رنجرها، با رفتارهای مرموزشان، هیشه ویل را عصبانی کردهاند. حالا، ویل پانزدهساله برای شاگردی رنجر پذیرفته میشود. او هنوز نمیداند که رنجرها نگهبانان واقعی سرزمینشاند و تا رسیدن ارتش با دشمن میجنگند. نبرد بزرگی در پیش است. مورگاراث فرمانروای کوهستان باران و ظلمت، نیروهایش را جمع کرده تا به سرزمین پادشاهی حمله کند. او قسم خورده که این بار از جنگ دست خالی برنگردد.
در برشی از کتاب میخوانیم: از دیروز که اقامتگاه تابستانی امپراتور را ترک کرده بودند، وزش باد شدیدتر شده بود. حالا که داشتند از مالروی انتهای درهای میگذشتند، باد شدیدتر میوزید و وقتی میان دیوارههای تنگ دره کمانه میکرد، زوزه میکشید. درختهای اطرافشان گویی در اثر وزش مداوم باد برای همیشه به یک طرف خم شده بودند. هوراس، یقه شنل خزش را تا روی گوشهایش بالا کشید و با لذت به گرمای آن پناه برد. راهی که در آن میرفتند با فاصله تقریبا صد متر هموارتر و عریضتر شد و او توانست اسبش را به کنار اسب امپراتور که درست جلوی او میراند، هدایت کند. شیگرو که در ردای پشمی خود مخفی شده بود، حضور کسی را در کنارش احساس کرد و به اطراف نگاهی انداخت. او به ابرهای سیاه بالای سرشان نگاه کرد و شانه بالا انداخت.
رمان نوجوان «امپراتوری نیهونجا» در ۵۷۶ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و با قیمت ۲۴۵ هزار تومان در نشر افق عرضه شده است.